یکی از کارهای بسیار مهمی که فعالان فضای فرهنگی، تربیتی و انقلابی باید به آن اهتمام ویژه و راهبردی داشته باشند، زنده کردن یاد، نام و سبک زندگی بزرگانی است که در مسیر آرمان‌های انقلاب اسلامی تلاش مجاهدانه داشته و با نثار جان، مال و دارایی خود به این نهضت مکتبی و اسلامی کمک کرده و راه دست‌یابی به تمدن نوین اسلامی را تسهیل کرده‌اند. از جمله این بزرگان و شخصیت‌های انقلابی که عمر با برکت خود را در راه مبارزه با رژیم ستم شاهی سپری کرد، آیت الله طالقانی است.
 

با ابوذر انقلاب بیشتر آشنا شویم

طالقانی روحانی مجاهدی بود که دریای عشق به آرمان‌های انقلاب اسلامی در سینه‌اش می‌جوشید، عالم وارسته‌ای که با روشنگری و بصیرت افزایی راه انقلابیون را روشن می‌ساخت، نام او با اقامه نماز جمعه و جماعت پیوندی ناگسستنی داشت، خطیب توانایی که نخستین نماز جمعه تهران را اقامه کرد و به فرموده امام راحل زبانش همچون شمشیر مالک، کوبنده و گویا و تمام کننده بود. او که از مجاهدان خستگی ناپذیر قبل از انقلاب بود و تلاش‌های او در به ثمر نشستن انقلاب اسلامی تأثیر غیر قابل انکاری داشت، پس از پیروزی انقلاب نیز با بصیرت و بینش عمیق امام را مقتدای خود قرار داد و در پیروی از ایشان لحظه‌ای درنگ نکرد تا جایی که ایشان را بازوی توانمند رهبری می‌دانستند، امام خمینی(ره) نیز به پاس خدمات و روشنگری‌های مجاهدانه و سخنرانی‌های آتشینش  او را  «ابوذر زمان» خطاب کرد.[1]  

 
زندگی نامه مختصر آیت الله طالقانی

سید محمود علایی طالقانی در سال ۱۳۲۶ق (اسفند ۱۲۸۹ش) در روستای گلیرد طالقان در خانواده‌ای اهل علم و فقاهت دیده به جهان گشود. پدرش آیت الله حاج سید ابو الحسن فرزند سید آقا از عالمان هواداران مشروطه و از دوستان نزدیک شهید سید حسن مدرس بود. او  از پنج سالگی، علم آموزی خود را از مکتب‌خانه شروع کرد و نزد ملا سید تقی اورازانی، قرآن و کتب رایج آن دوره را فرا گرفت. از آنجا که پدرش مُدرس مدرسه مروی تهران بود، نصاب، امثله، صرف، و نحو از جمله مقدمات علوم حوزوی را نزد پدرش شروع کرده[2] و در ده سالگی راهی قم و مدارس رضویه و فیضیه شد، پس از آن راهی نجف اشرف شده و از دروس بزرگان آن زمان بهره برد. او در سحرگاه ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ش؛ ۱۸ شوال سال ۱۳۹۹ بر اثر سکته قلبی درگذشت. پیکر وی، طبق وصیتش، در میدان‌گاهی وسط قطعات ۱۷ و ۲۱ بهشت زهرا، که مدفن هزاران شهید انقلاب اسلامی بود، به خاک سپرده شد.[3]

 
گلبرگ‌هایی از سبک زندگی آیت الله طالقانی

1-اُنس و ترویج فرهنگ قرآن
آیت الله طالقانی را پیش از هر ویژگی و خصوصیت به معلم و مفسر قرآن می‌شناسند، مبلغی که با فهم و تدبر فقیهانه در آیات الهی به دنبال نشر معارف و فرهنگ سازی معارف قرآنی در جامعه بود، درس‌های قرآنی او پیش از انقلاب محفلی برای آشنایی هر چه بیشتر جوانان و متدینن با قرآن کریم بود. انس و علاقه او به معارف قرآنی به گونه‌ای بود که حتی در زندان نیز به این فعالیت خود ادامه ‌داد و زندانیان را از معارف غنی قرآن کریم بهره‌مند ‌ساخت. حاصل تلاش و فعالیت قرآنی او در مجموعه تفسیری ایشان با عنوان پرتوی از قرآن کریم در دسترس عموم قرار دارد. مقام معظم رهبری در خصوص ویژگی قرآنی او این چنین بیان می دارد که: «طالقانی قرآن را از پنهانی حجره ها به صحنه اجتماع آورد».[4] تاریخ پژوهان انقلاب اسلامی به این مطلب اشاره کرده‌اند که مطالب درس تفسیر قرآن آیت الله طالقانی آن قدر غنی و حساسیت برانگیز بود که از هر سو مورد بازخواست دستگاه امنیتی قرار می‌گرفت.
 
 
2-سعه صدر و حسن برخورد
یکی از خصوصیات بارز و اخلاقی آیت الله طالقانی که به طور روشن در ارتباطات اجتماعی او نیز تأثیر شگرفی داشت، سعه صدر و گشاده رویی او بود، سعه صدری که لازمه انجام کارهای بزرگ و الهی است و انبیای الهی همواره آن را از خدای متعال برای خود طلب کرده‌اند،[5] سعه صدری که اگر همراه با معارف توحیدی، ایمان و تقوای الهی باشد انسان را به سوی هدایت الهی رهنمود می‌کند: «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ؛[6] آیا کسى که خدا سینه‏‌اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مرکبى از نور الهى قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!)»

خانم اعظم طالقانی[دختر ایشان] در باره این ویژگی پدرش این چنین بیان می‌دارد: «پدرم افزون بر این که  به مکتب معتقد بود، خیلی دقیق به مسائل اسلام توجه داشت، او با کسی که اسلام را قبول نداشت هیچ وجه دشمنانه برخورد نمی‌کرد، تمام تلاشش این بود که طرف را آگاه سازد و با منطق درست به وی آگاهی دهد، ...اگر این سعه صدر ایشان را در کنار روحیه آزادی خواهی و برداشت ویژه‌ای که از اسلام داشت کنار هم بگذاریم می‌بینیم ایشان ویژگی دارد که در کمتر کسی دیده می‌شود».[7]
یکی دیگر از خصوصیات رفتاری و اجتماعی آیت الله طالقانی برخورداری از صراحت لهجه، شجاعت و نترسیدن در بیان حقایق و دفاع از آرمان الهی اسلامی و بیان حقوق مستضعفان و مظلومان بود.این ویژگی بارز آیت الله طالقانی موجب شده بود در حوزه اندیشه و عملکرد با نرمش و مدارا با جریان های مختلف سیاسی برخورد و تعامل داشته باشد، او بدون هر گونه تعصب کور یا جزم اندیشی در خصوص اندیشه و نگرش آنها تأمل می کرد، در عین تقید دینی و اسلامی به معارف قرآنی با صاحبان آراء و مکاتب فکری، کتاب‌ها و نگاشته‌های متفکران به بحث و گفتگو می پرداخت.[8] در واقع این خصوصیت رفتاری و اجتماعی او به نوعی برگرفته از آیات قرآن کریم بود: «فَبَشِّرْ عِبادِ، الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ؛[] پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانى که سخنان را مى‏‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‌‏کنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند».
 
3-عشق و ارادت به اهلبیت(علیهم السلام)
از جمله خصوصیات ممتاز و طلایی آیت الله طالقانی، شدت ارادت و محبت ایشان به خاندان عصمت و طهارت (علیه السلام) بود. برخی از تاریخ پژوهان انقلاب اسلامی در خصوص این ویژگی اخلاقی ایشان این چنین بیان داشته اند که نشانه ارادت و دوستی او را می توان در روز عاشورا در ایام اسارت و زندانی مشاهده کرد، یکی از هم‌بندهای ایشان درخاطره ای می گوید: «من نمی دانم عاشورا با طالقانی چه می‌کرد چرا که با وجود مخالفت مأموران، مشاهده می کردیم که از روز اول عاشورا حال آرامی ندارد، به حیاط زندان می آمد و بر سر و سینه زنان بی تاب، نوحه می خواند چنان این حرکت او منقلب کننده بود که سایر زندانی ها نیز از جمله چپی ها و ...پشت این دسته اشک ریزان به راه می‌افتادند».[10]
 
4-ساده زیستی و مردمی
آیت الله طالقانی به راستی صورت و سیرت طلبگی را در زندگی خود رعایت می‌کرد، کما اینکه از جمله ویژگی‌های طلایی و بارز زندگی او ساده زیستی و پرهیز از هر گونه تجمل گرایی و رفاه طلبی بود، این روحیه او بیشتر نشأت گرفته از آموزه‌های تربیتی و قرآنی بود، چشمی به زخارف مادی و دنیوی نداشت، به مسأله رفاه طلبی و مال پرستی نه تنها به عنوان یک ویژگی نکوهیده و غیراخلاقی؛ بلکه به نوعی آن را بلای استعمار و _فرهنگ غربی_  می‌دانست و با آن برخورد می‌کرد، این در حالی بود که اگر ایشان اشاره می‌کرد مریدان و هوادارانش بهترین وسایل و نیازهای مادی را برای او فراهم می‌کردند، ولی او به دنبال اهداف مادی و دنیوی نبود.[11]
 
5-صراحت و شجاعت در رفتار و گفتار
یکی دیگر خصوصیات رفتاری و اجتماعی آیت الله طالقانی برخورداری از صراحت لهجه، شجاعت و نترسیدن در بیان حقایق و دفاع از آرمان‌های الهی اسلامی و بیان حقوق مستضعفان و مظلومان بود، او با کسی در این خصوص تعارف نداشت، حقیقیت را بیان می‌کرد، و از کسی نمی‌ترسید، آن روحانی مجاهد در واقع پیش از انقلاب اسلامی در دوران خفقان رضاخوانی و مبارزه سیاسی خود ترس را از وجود خویش نابود کرده بود، حکایت های زندگی او در دوران مبارزه علیه رژیم ستم شاهی و برخورد شجاعانه در جلسه‌ی دادگاه به خوبی حکایت از روح نترس او می‌کرد.«أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛[12]آگاه باشید (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگین مى‌‏شوند!»

پی‌نوشت‌ها:
[1]. عباس داوودیان فر، زندگی نامه آیت الله طالقانی، ابوذر انقلاب، ص1.
[2]. همان، ص10.
[3]. افراسیابی، طالقانی و تاریخ، ، ص25-31.
[4]. ر.ک: ابوذر انقلاب، ص17.
[5]. سوره مبارکه طه، آیه 25.«قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری».
[6]. سوره مبارکه زمر، آیه 22.
[7]. طالقانی و تاریخ، ص295.
[8]. علیرضا ملائی توانی، زندگینامه سیاسی آیت الله طالقانی، ص436.
[9]. سوره مبارکه زمر، آیه 17و18.
[10]. زندگی نامه آیت الله طالقانی، ابوذر انقلاب، ص1، به نقل از طالقانی و تاریخ، ص29.
[11]. همان، 20.
[12]. سوره مبارکه یونس، آیه 62.